ღ❤ پاتوقی برای تو ❤ღ
ღ❤ پاتوقی برای تو ❤ღ

ღ❤ پاتوقی برای تو ❤ღ

دست نوشته ای ناچیز و بی محتوا از بنده ای کوچک ...

سلاااااااام


 سلااااااااااامی به رنگ عاشورا به رنگ سیاه دل هامون توی این روزا سلامی به سرخی خون آدمای با شرفی که توی واقعه ی کربلا خونشون ریخته شد شهید شدن چون مرگ سرخ رو به زندگی ننگین ترجیح داده بودن ... آره بچه ی شیعه با توام فقط اسمت شیعه نباشه یا حسین گفتن هنر نیس عزیز من،با حسین بودن هنره ... آره اینطوریاس استاد شریعتی درست گفتن به مولا : حسین بیشتر از این که تشنه ی آب بود،تشنه ی لبــــــــــیـــــــــکـــــ بود ... دوسای گلم داداشا و آبجیای من شاید بگید این پسره با این سن و تجربه ی کم اومده اینجا داره از خودش حرف میبافه و مثه بعضیا میخواد نصیحت کنه ولی نه .... من خوب میدونم نسل جوونی که خودمم جزوشم از نصیحت بیزاره باید ایرادای خودمونو قبول کنیم خوب ... ولی عزیزان من آیا بنظرتون واقعا این درسته ؟؟؟؟ اینکه بی توجه باشیم به همه چیز به اعتقاداتمون به زندگیمون به گذشته امون حتی به آیندمون ؟؟؟؟


به اون مهربونی که بالاسرمونه قسم این طور نیس ... توی زندگی باید یه هدفی داشه باشی و با دل و جون برا رسیدن بهش تلاش کنی حالا یکی هدفش مادیاته یکی معنویات یکی هم بی تفاوت به همه چیز فقط شبش رو روز میکنه ...


می دونید اگه این زندگی رو یه بازی یا اصن یه فیلم در نظر بگیریم ما میشیم بازیگرای این فیلم که خدا کارگردان اونه ... خدای عزیز به هر کس یه نقشی داده توی این فیلم ... به یکی نقش آسون به یکی سخت ... یکی رو توی بهترین شرایط آفریده بهش هر چی داده پس در قبالش ازش انتظاراتی هم داره صد در صد ... حالا توجه کنید به کسی که نقشش سخته ... خدا اونو توی این فیلم جایی گذاشه که باید برای زنده موندنش تلاش کنه و خودش به ذهنیات و آرزوهاش جامه ی عمل بپوشونه ....


الان این دو نفر نقشِشونو توی این فیلم تموم کردن و رفتن پیش خدا که فیلمی رو که بازیگرش بودن تحت کارگردانی خدا ببینن .... بنطرتون کدوم یکی از بازیگرا اگه نَقشِشونو خوب بازی کرده باشن بیشتر قابل تحسین و تشکر هسن ؟؟؟

اونی که نقش آسونی داش و هر چی براش اماده بود یا اونی که باید خودش می ساخت تا زنده بمونه ؟؟؟


معلومه که نفر دوم اگه بازیش رو توی این فیلم به نحو احسن انجام بده خیلی خیلی بیشتر لایق تشویق و قدر دانیه


هدفم از این حرفا فقط یه چیز بود : اگه خدا بهت نقش سخت رو داده ناراحت نباش بلکه خوش حال باش چون این کارگردان بزرگ تو رو لایق این نقش دونسه تو هم باید از این فرصت طلایی که خدا بهت داده بهترین استفاده رو بکنی و کارگردان این فیلم بزرگ رو از خودت نا امید نکنی ....

                                                  


به قول استاد سپهری :


زندگی ، راز بزرگی است که در ما جاریست
زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست
رودِ دنیا جاریست
زندگی ، آبتنی کردن در این رود است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی و نه در فردایی
ظرف امروز ، پُر از بودن توست
شاید این خنده که امروز دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با امید است ...



دوستان عزیز جوری زندگی کنید که هیچ وقت افسوس کاریی رو که میتونسین بکنین و نکردین رو نخورین ...

خداییش مگه چن بار زندگی میکنیم ؟؟ مطمئن باش اگه برای رسیدن به چیزی که میخوای، واقعا تلاش کنی میتونی بهش برسی ... توی این دنیا هیچی غیر ممکن نیس ... اونقدر پادشاه هایی بودن که یه شبه تموم قدرت و سلطنتشونو از دس دادن ... و کم نبودن آدمایی که با وجود اینکه دنیا باهاشون ساز مخالف زد ولی از اعتقاداتشون دس برنداشن و برای رسیدن به چیزی که بهش ایمان داشتن هر کاری از دسشون بر میومد کردن و موفق هم شدن ... همون آدمای با دل بزرگ که بهترین الگو برای زندگیمون هسن ...



درسته نمیشه به عقب برگشت و از نو شروع کرد ولی همه میتونن از همین الان شروع کنن ...



از هر کی که حرفامو خونده میخوام که توی نظرات همین پست دیدگاهشو از زندگی بگه ....

میخوام هم خودم هم عزیزان دیگه از تجربیات و دونسه های همدیگه استفاده کنیم برای بهتر شدن برای بهتر زندگی کردن همین ...

ممنون میشم همکاری کنین دوسای گلم ... ببخشید سرتونو به درد آوردم ..


::: نمیترسم از کسی که هزار کتاب دارد

و هر روز یکی را میخواند...!

ترس من از آدم هایی است که یک کتاب دارند

و آن را مقدس می دانند و هیچگاه نمی خوانند :::


مواظب خودتون و خوبیاتون باشید ... یا علی



نظرات 9 + ارسال نظر
دلسا جمعه 14 آذر 1393 ساعت 22:00

خیلى خوب بود
امیدوارم یه نویسنده خوب بشى براى جامعه ما

ممنونم
ایشالا هر کس به چیزی که سزاوارشه برسه ... اینا دس نوشته های پر از اشکالی بیش نیسن نویسندگی به این آسونیا هم نیس ...

سحر سه‌شنبه 27 آبان 1393 ساعت 23:42

سلام...
ترجمه شو بنویس ماهم بفهمیم...
خدا رحمت کنه شهریار،آدم بزرگی بود

سلام
یه کمی زیاده ... اسمش منظومه ی حیدر بابایَ سلامِ شهریار هسش
اولشم اینه : حیدر بابا ایلدرم لار شاخاندا ....
در ضمن وقتی ترجمه میشه از وزن میافته ولی معنیش در حدی زیباس که ارزش ترجمه داشه باشه ... بگردید توی اینترنت حتما هس معنیش ... ممنون از نظرتون

دوم تجربی ها سه‌شنبه 27 آبان 1393 ساعت 15:45 http://tajrobiha2.blogfa.com/

حیدر بابا ایلیدریم لار شاخاندا
اهنگت حرف نداره پسر

فدات داداشی ... منم عاشق این شعر استاد شهریارم واقعااا حرف نداره

سینا ملک شنبه 24 آبان 1393 ساعت 00:42

بابا ایول افرین بی خود نی تو مسابقات ادبی اولی

قربانت داداش دست نوشته ی پر از نقص و اشکالی بیش نی

دوم تجربی ها چهارشنبه 21 آبان 1393 ساعت 21:14

امیر چرا نظراتو حذف کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

توی این پست فقط میخوام نظرات مربوط به موضوع پست که به زندگی مربوطه باشه همین

سین سه‌شنبه 20 آبان 1393 ساعت 00:24

اشاره کردم که بدونی کی هستی...اگه خودتو بشناسی لذت زندگی رو میفهمی اما این تعریف زندگی نیست زندگی تعریفهای متفاوتی داره،شاید زندگی سایه واقعیت باشه یا هرچیز دیگه...اما یقین اینکه به اون حد از آگاهی برسی که بدونی کی هستی؟از،هستی؟ واسه چی هستی؟خب اگه اینارو بدونی میفهمی،که زندگی،زیر مجموعه ای از اینه،به نظرم زندگی مثله یه اتاق ه که توش پراز عکسه اما ما بجا نیگا کردن به عکسا دور خودمون میچرخیم،بعضیا هم عکس رو میبینن اما نمیفهمن واسه چیه،به طور کلی راه حل یقینه...حضرت علی ع:اگر پرده ی میان من و خدا برداشته شود پس از آن حتی به اندازه دانه ارزنی در ایمانم تغییری ایجاد نمیشود.حالا این دیدگاه منه منم آدم کامل نیستم،پس اینایی هم که گفتم بی شک هرقدرهم که کامل باشه ناقصه،چون درنهایت گاهی بپرس که من کی هستم؟ شاید زندگی همین باشه.

خیلییییی عاااالی بوووود داداش سینا ... از خوندن حرفاتون لذت بردم بازم ممنون که برای نوشتن مطالب توی ذهنتون و اشتراک اون با آدمای دیگه وقت گذاشین ...
همه ی حرفای قشنگتونو قبول دارم و خیلی درست میدونمشون داداشی...
درسته برای شروع باید خودمونو بشناسیم تا بتونیم از زندگی درکی درست و به جا داشه باشیم ... همین طوره
به قول حضرت علی ع : رحمت به آن کسی که بداند از کجاست و در کجاست و به کجا می رود ..... واقعا حرفای با ارزشی گفتن ....

سین دوشنبه 19 آبان 1393 ساعت 15:34

زندگی یعنی یقین و یقین یعنی بدونی که کی هستی!یقین آغاز زندگیست که قبل آن زندگی معنی نداشت،امیدوارم همه شما به یقین برسید.

واقعا زیبا بود ... کاشکی بیشتر توضیح میدادید من که خیلی خیلی از حرفاتون خوشم اومد ... الان یه عالمه علامت سوال توی ذهنم درباره ی یقین اومده ... ینی از نظر شما یقین به تنهایی میتونه معنای کلی زندگی رو بازگو کنه ؟؟؟ راسی به نظرم این یقین خودش باید توی یه مسیر درست هدایت بشه مگر نه یقین به مادیات یقین به بدی هم حتما وجود داره ... دوست عزیز مشتاقم حرفای خوبتونو در این باره بشنوم ...

دوم تجربی ها چهارشنبه 14 آبان 1393 ساعت 18:19 http://tajrobiha2.blogfa.com/

من با تو موافقم ... کاملا

مر30

دوم تجربی ها چهارشنبه 14 آبان 1393 ساعت 18:04 http:// tajrobiha2.blogfa.com/

سلام امیر....
اینو واقعن خودت نوشتی
احسنت داره واقعن...احسنت
بابا ایول

سلام داداشی...
بله دس نوشته ی بنده ی حقیره ... همچین تحفه ای هم نیس فدات شم
فقط دیدگاه و نظر خودمو از زندگی گفتم ... بالاخره هر کی یه اصول و ضوابطی توی ذهن خودش داره ... اینم درک ناچیز من از اطراف و زندگیمه همین

قربونت عزیزم اینقدرا هم احسنت نداره ....

ممنون میشم تو هم مثه من یه گوشه از طرز نگاهت به دنیایی که توشی و عمری که میگذرونی بگی تا منم از فکرای خوبت بهره بگیرم ... مر30

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد