ღ❤ پاتوقی برای تو ❤ღ
ღ❤ پاتوقی برای تو ❤ღ

ღ❤ پاتوقی برای تو ❤ღ

یک عمل درست بهتر از هزار نصیحت است ...

یکی از دانشجویان دکتر حسابی به ایشان گفت :
 شما سه ترم است که مرا از این درس می اندازید. من که نمی خواهم موشک هوا کنم . می خواهم در روستایمان معلم شوم .

دکتر جواب داد :

تو اگر نخواهی موشک هواکنی و فقط بخواهی معلم شوی قبول ، ولی تو نمی توانی به من تضمین بدهی که یکی از شاگردان تو در روستا ، نخواهد موشک هوا کند!!!




دوست دارم جوانه باشم!
جوانه‌ها هم عالمی دارند!
چقدر پرحرارت و پرامید رشد می‌کنند،انگار نه انگار که مشکلاتی هم هست،که باغبانی هست که ممکن است آنها را حتی به “خیر” از شاخه جدا کند!
زیباتر از این هم هست؟!
زیباتر از یک شروع تازه؟!
زیباتر از جوانه “بودن”؟!
پرامید بودن؟!
کسی چه می‌داند!
شاید چند هفته بعد آن‌قدر رشد کنم که سایه‌ای برای آسایش دیگران باشم!
دوست دارم جوانه باشم!
روزتان پر از سرسبزی و رویش!



معلمم گفت : زندگی را تعریف کن…
گفتم..زندگی تعریف کردنی نیست…
ناراحت شد و نمره ام را صفر داد…
سالها بعد که او را دیدم که پیر شده بود و عصا به دست راه می رفت …
جلو رفتم و گفتم : زندگی را تعریف کن، آرام خندید و گفت نمره ات بیست …
زندگی را باید زیست!!!…
ساده ترین کار جهان این است که خودت باشی ...
و دشوارترین کارجهان این است که کسی باشی که دیگران می خواهند ...

دست نوشته ای ناچیز و بی محتوا از بنده ای کوچک ...

سلاااااااام


 سلااااااااااامی به رنگ عاشورا به رنگ سیاه دل هامون توی این روزا سلامی به سرخی خون آدمای با شرفی که توی واقعه ی کربلا خونشون ریخته شد شهید شدن چون مرگ سرخ رو به زندگی ننگین ترجیح داده بودن ... آره بچه ی شیعه با توام فقط اسمت شیعه نباشه یا حسین گفتن هنر نیس عزیز من،با حسین بودن هنره ... آره اینطوریاس استاد شریعتی درست گفتن به مولا : حسین بیشتر از این که تشنه ی آب بود،تشنه ی لبــــــــــیـــــــــکـــــ بود ... دوسای گلم داداشا و آبجیای من شاید بگید این پسره با این سن و تجربه ی کم اومده اینجا داره از خودش حرف میبافه و مثه بعضیا میخواد نصیحت کنه ولی نه .... من خوب میدونم نسل جوونی که خودمم جزوشم از نصیحت بیزاره باید ایرادای خودمونو قبول کنیم خوب ... ولی عزیزان من آیا بنظرتون واقعا این درسته ؟؟؟؟ اینکه بی توجه باشیم به همه چیز به اعتقاداتمون به زندگیمون به گذشته امون حتی به آیندمون ؟؟؟؟


به اون مهربونی که بالاسرمونه قسم این طور نیس ... توی زندگی باید یه هدفی داشه باشی و با دل و جون برا رسیدن بهش تلاش کنی حالا یکی هدفش مادیاته یکی معنویات یکی هم بی تفاوت به همه چیز فقط شبش رو روز میکنه ...


می دونید اگه این زندگی رو یه بازی یا اصن یه فیلم در نظر بگیریم ما میشیم بازیگرای این فیلم که خدا کارگردان اونه ... خدای عزیز به هر کس یه نقشی داده توی این فیلم ... به یکی نقش آسون به یکی سخت ... یکی رو توی بهترین شرایط آفریده بهش هر چی داده پس در قبالش ازش انتظاراتی هم داره صد در صد ... حالا توجه کنید به کسی که نقشش سخته ... خدا اونو توی این فیلم جایی گذاشه که باید برای زنده موندنش تلاش کنه و خودش به ذهنیات و آرزوهاش جامه ی عمل بپوشونه ....


الان این دو نفر نقشِشونو توی این فیلم تموم کردن و رفتن پیش خدا که فیلمی رو که بازیگرش بودن تحت کارگردانی خدا ببینن .... بنطرتون کدوم یکی از بازیگرا اگه نَقشِشونو خوب بازی کرده باشن بیشتر قابل تحسین و تشکر هسن ؟؟؟

اونی که نقش آسونی داش و هر چی براش اماده بود یا اونی که باید خودش می ساخت تا زنده بمونه ؟؟؟


معلومه که نفر دوم اگه بازیش رو توی این فیلم به نحو احسن انجام بده خیلی خیلی بیشتر لایق تشویق و قدر دانیه


هدفم از این حرفا فقط یه چیز بود : اگه خدا بهت نقش سخت رو داده ناراحت نباش بلکه خوش حال باش چون این کارگردان بزرگ تو رو لایق این نقش دونسه تو هم باید از این فرصت طلایی که خدا بهت داده بهترین استفاده رو بکنی و کارگردان این فیلم بزرگ رو از خودت نا امید نکنی ....

                                                  


به قول استاد سپهری :


زندگی ، راز بزرگی است که در ما جاریست
زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست
رودِ دنیا جاریست
زندگی ، آبتنی کردن در این رود است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی و نه در فردایی
ظرف امروز ، پُر از بودن توست
شاید این خنده که امروز دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با امید است ...



دوستان عزیز جوری زندگی کنید که هیچ وقت افسوس کاریی رو که میتونسین بکنین و نکردین رو نخورین ...

خداییش مگه چن بار زندگی میکنیم ؟؟ مطمئن باش اگه برای رسیدن به چیزی که میخوای، واقعا تلاش کنی میتونی بهش برسی ... توی این دنیا هیچی غیر ممکن نیس ... اونقدر پادشاه هایی بودن که یه شبه تموم قدرت و سلطنتشونو از دس دادن ... و کم نبودن آدمایی که با وجود اینکه دنیا باهاشون ساز مخالف زد ولی از اعتقاداتشون دس برنداشن و برای رسیدن به چیزی که بهش ایمان داشتن هر کاری از دسشون بر میومد کردن و موفق هم شدن ... همون آدمای با دل بزرگ که بهترین الگو برای زندگیمون هسن ...



درسته نمیشه به عقب برگشت و از نو شروع کرد ولی همه میتونن از همین الان شروع کنن ...



از هر کی که حرفامو خونده میخوام که توی نظرات همین پست دیدگاهشو از زندگی بگه ....

میخوام هم خودم هم عزیزان دیگه از تجربیات و دونسه های همدیگه استفاده کنیم برای بهتر شدن برای بهتر زندگی کردن همین ...

ممنون میشم همکاری کنین دوسای گلم ... ببخشید سرتونو به درد آوردم ..


::: نمیترسم از کسی که هزار کتاب دارد

و هر روز یکی را میخواند...!

ترس من از آدم هایی است که یک کتاب دارند

و آن را مقدس می دانند و هیچگاه نمی خوانند :::


مواظب خودتون و خوبیاتون باشید ... یا علی



زغال و الماس...آب و خاک...

گیله مرد میگفت : قیمتت رو " نیت و عملت " مشخص میکنه؛
کربنی که بتونه سیاه کنه و بسوزونه، ذغال،
و کربنی که نور رو بتابونه و بدرخشه، الماسه ؛

بله قیمت گذاری آدمها بر روی خودشون و به دست خودشونه …




آب، نجوا کرد: «صاف و ساده باید زیست.
باد هم آواز داد: «آزاده باید زیست.»
آتش، از معراج کردن، نعره گلگون کرد؛
خاک هم خاموش خواند: «افتاده باید زیست.»