ღ❤ پاتوقی برای تو ❤ღ
ღ❤ پاتوقی برای تو ❤ღ

ღ❤ پاتوقی برای تو ❤ღ

شرطبندی ...



http://bookcity.org/images/position1/2012/2/short-stories1.jpg
یه روز یه نفر میاد توی یه فروشگاه و به فروشنده میگه :
آقا من میخوام باهات سر 500 دلار شرط ببندم که میتونم از تهِ فروشگاهت با شیلنگ , آب بریزم توی این لیوانی که اینجاست ....

فروشنده میگه : باشه مشکلی نیست ...
یارو میره ته فروشگاه و شیلنگ آب رو باز میکنه و آبو میریزه به کل فروشگاه . همه جارو خیس میکنه و هیچی هم توی لیوان نمیریزه ...

فروشنده خوشحال میشه و میگه : تو باختی ... 500 دلارو رد کن بیاد .
یارو در حالی که داشت میخندید 500 دلارو داد به فروشنده ...
فروشنده گفت : چرا میخندی؟ تو الان 500 دلار باختی ...!!

یارو میگه : اونو میبینی اونور خیابون وایساده ؟
من با اون سرِ 10 هزار دلار شرط بستم که میتونم بیام توی فروشگاهت و همه جارو خیس کنم و هیچ دعوایی هم نشه ....
 و حالا شرطو بردم ...

تاریخچه شتر دیدی ندیدی ...


مردی در صحرا بدنبال شترش می گشت تا اینکه به پسر با هوشی برخورد . سراغ شتر را از او گرفت .

پسر گفت : شترت یک چشمش کور بود؟ مرد گفت: بله .
پسر پرسید : آیا یک طرف بار شیرین و طرف دیگرش ترش بود ؟ مرد گفت : بله .
حالا بگو شتر کجاست ؟ ‌پسر گفت من شتری ندیدم .
مرد ناراحت شد و فکر کرد که شاید این پسر بلائی سر شتر او آورده و پسرک را نزد قاضی برد و ماجرا را برای قاضی تعریف کرد .
قاضی از پسر پرسید . اگر تو شتر را ندیدی چطور مشخصات او را درست داده ای ؟
پسرک گفت : در راه ، روی خاک اثر پای شتری دیدم که فقط سبزه‌های یک طرف را خورده بود . فهمیدم که شاید شتر یک چشمش کور بود .
بعد دیدم در یک طرف راه مگس بیشتر است و یک طرف دیگر پشه بیشتر است.
و چون مگس شیرینی دوست دارد و پشه ترشی را نتیجه گرفتم که شاید یک لنگه بار شتر شیرینی و یک لنگه دیگر ترشی بوده است .
قاضی از هوش پسرک خوشش آمد و گفت : درست است که تو بی گناهی ولی زبانت باعث دردسرت شد .
پس از این به بعد شتر دیدی ، ندیدی !!
این مثل هنگامی کاربرد دارد که پرحرفی باعث دردسر می شود .
آسودگی در کم گفتن است و چکار داری که دخالت کنی ، شتر دیدی ندیدی و خلاص .

این چه کاریه ...

بوش رو دقت کن


:مثل اینکه این چشم بادومی ترسیده:

بوش میگه  : یادت نره دوست دارم                   خیلی دلم تنگ برات 

                 آمریکا رو بیا بگیر                         مال خودت مال بابات

            سوشی رو بر دراو بیا                   بوسم بکن به خاطرم

       جفتکمون یادت نره                      دیر نزنی منتظرم

حوصله میکنی بخون ...


ﯾﻪ ﻣﻮﺿﻮﻋﯽ ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺘﯿﻪ ﺫﻫﻨﻢ ﺭﻭ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺮﺩﻩ؛

.
.
.
.
.
.
.
ﺗﻮ ﮊﺍﭘﻦ ﻗﻮﺭﺑﺎﻏﻪ ﻭ ﻫﺸﺖ ﭘﺎ ﻭ ﺑﻌﻀﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﺁﺑﺰﯼ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﺯﻧﺪﻩ ﺗﻮ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻧﻬﺎ ﭘﻮﺳﺖ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ،

.
.
.
.
ﺗﻮ ﭼﯿﻦ ﺳﮓ ﻭ ﮔﺮﺑﻪ ﻭ ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﻫﺮ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﯼ ﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ

.
.

.ﻣﺎﻫﯽ ﺭﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻥ ﺗو ﺭﻭﻏﻦ ﺳﺮﺥ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻭ ﻟﺬﺕ ﻣﯿﺒﺮﻥ.

.
.
.
.
2000
ﻧﻔﺮ ﺟﻤﻊ ﻣﯿﺸﻦ ﺗﻮ ﯾﮏ ﺳﺎﻟﻦ ﺩﺭ ﻋﯿﻦ ﺑﯽ ﺣﯿﺎﯾﯽ 2 ﺑﻪ 2 رابطه ی جنسی برقرار ﻣﯿﮑﻨﻦ
.

.
.
.
.
.
.
ﺗﻮ ﺟﻨﻮﺏ ﺷﺮﻕ ﺁﺳﯿﺎ ﺗﻮ ﺑﻌﻀﯽ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﻫﺎ ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺭﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ ﻭ ﮐﻠﯽ ﻟﺬﺕ ﻣﯿﺒﺮﻥ. ﺗﻮ ﻫﻨﺪ ﮔﺎﻭ ﺭﻭ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻥ ﭼﻮﻥ ﻣﯿﮕﻦ ﻣﻘﺪﺳﻪ ﺑﻠﮑﻪ ﭘﻬﻦ ﮔﺎﻭ ﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺭﻥ
.
.
.
.
.
.
.
ﮐﺮﻩ ﺍﯼ ﻫﺎ ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺑﺒﯿﻦ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻪ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﯿﺸﻪ ﺟﻠﻮ ﺩﻭﺭﺑﯿﻦ ﺁﺷﻐﺎﻝ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺟﻤﻊ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﺑﮕﻦ ﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎ ﻓﺮﻫﻨﮕﯿﻢ ﻭ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻣﯿﺎﯾﻢ ﻫﯽ ﺗﻮ ﻓﯿﺴﺒﻮﮎ ﺷﯿﺮ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﮐﺸﻮﺭ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺒﺎﺯﻥ ﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻦ ﻓﯿﻠﻢ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﻦ ﺑﻄﺮﯼ ﻭ ﺁﺷﻐﺎﻝ ﺳﻤﺖ ﺗﯿﻢ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﭘﺮﺕ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻭ ﮐﺴﯽ ﺍﯾﻨﺎ ﺭﻭ ﺗﻮ ﻓﯿﺴﺒﻮﮎ ﺷﯿﺮ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ
.
.
..
.
.
ﺗﻮ ﺑﺮﺯﯾﻞ ﺳﺮ ﺩﺍﻭﺭ ﺭﻭ ﻭﺳﻂ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯿﺒﺮﻥ. ﺗﻮ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﯾﺎﺭﻭ ﺍﺳﻠﺤﻪ ﺑﺮ ﻣﯿﺪﺍﺭﻩ 20 ﺗﺎ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺭﻭ ﻣﯿﮑﺸﻪ. ﺗﻮ ﺍﺭﻭﭘﺎ 2 ﺗﺎ ﻣﺮﺩ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺳﻤﯽ ﺑﺎﻫﻢ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﯿﮑﻨﻦ
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺗﻮ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺯﻧﻬﺎ ﺣﺘﯽ ﺣﻖ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﻥ! ﻭ 1000 ﺑﯽ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻭ ﮐﺎﺭ ﻋﺠﯿﺐ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺩﯾﮕﻪ
..
.
.
.
.
.
.
.
ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺗﻮ ﮐﻞ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﯿﮕﻦ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﻬﺎ ﺑﯽ ﻓﺮﻫﻨﮕﻦ، ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﻫﻢ ﺗﯿﺮﯾﭗ ﺭﻭﺷﻦ ﻓﮑﺮﯼ ﺑﺮ ﻣﯿﺪﺍﺭﯾﻢ ﻣﯿﮕﯿﻢ ﻣﺎ ﺑﯽ ﻓﺮﻫﻨﮕﯿﻢ
.
.
.
.
.
.
.
ﺧﺪﺍﯾﯿﺶ ﺍﮔﻪ ﺗﻮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺍﻭﺭ ﺭﻭ ﻣﯿﮑﺸﺘﻦ ﻫﻢ ﻣﺎﺭﻭ ﺍﺯ ﺟﺎﻡ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻣﺤﺮﻭﻡ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ﻫﻢ ﻓﻮﺗﺒﺎﻟﻤﻮﻥ ﺗﻌﻠﯿﻖ ﻣﯿﺸﺪ
!!
.
.
.
.
.
.
ﺍﮔﻪ ﻣﺎﻫﯽ ﺭﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﺯﻧﺪﻩ ﺗﻮ ﺭﻭﻏﻦ ﺳﺮﺥ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ
!!!!
.
.
.
.
.
.
ﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎ ﻓﺮﻫﻨﮕﯿﻢ ﺑﺨﺪﺍ، ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﻧﮕﺮﻡ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ، ﻣﺸﮑﻞ ﻣﺎ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ منش و راه و رسممون به شکلیه که متجاوز ستیزه
...

.
.
.
.
.
.
مشکل ما این که به کمک اعتقاداتمون هیچ وقت نذاشتیم زیر بار استعمار (مثل خیلی کشورای همسایه ) بریم
...
.
.
.
.
.
.

مشکل ما این که با شور حسینی که داشتیم ، ۸سال با چنگ و دندون نذاشتیم وجبی از خاک کشورمون رو ببرن...
.
.
.
.
.
مشکل ما این که همیشه از هخامنش تا حالا ، حیا و غیرت نماد بانو ها و پهلوانان ایرانی

بوده و هست
...
.
..
.
.
.
مشکل ما این که با اعتقاد به گذشته سرخ ( عاشورا ) و آینده سبز (قیام قائم آل محمد(ص
))هیچ وقت نمیذاریم سیاست سکولار بر ما غالب بشه...
.
.
.
آره
...مشکل اونا اینه که نمیتون استقلال مارو ببینن...
.
.
.
در حالی که تونستن هر ملت و کشوری با هر مذهب و آیىنی رو به استعمار خودشون در بیارن
...

.
.
.
از استقلال طلبی شیعه ها میترسن...
.
.
.
از هر ملتی که بخواد رو پای خودش وایسه و آقایی کنه میترسن...
.
.
.
.
.
.
.
.
.

داستانی از بهلول ...

بهلول در راهی نشسته بود و با

انگشت بر خاک تصویر خانه ای

می کشید و میگفت این خانه را

بخرید تا خدا شما را پاداش دهد!

خلیفه با همراهان گذر می کرد،

یکی از همراهان چند سکه بداد و

خانه نقش بسته بر خاک را از بهلول

خرید! خلیفه شبدر خواب دید که آن

همراه را در بهشت قصری از زمرد عطا

کرده اند! فردا نزد بهلول آمد و گفت:

خانه ای نیز به من بفروش!

بهلول خندید و گفت: تو را آن پاداش

ندهند زیرا که او ندیده خرید!

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید

آرمین 2اف ام...


ﺁﺭﻣﯿﻦ 2afm:

ﺁﻫﻨﮓ ﻗﺒﻠﯽ: ﺻﺪﺍﻣﻮ ﺩﺍﺭﯼ؟!

ﺁﻫﻨﮓ ﻓﻌﻠﯽ: ﭼﯽ ﺷﺪ ﺻﺪﺍ ﻗﻄﻊ ﺷﺪ؟!

               ﺁﻫﻨﮓ ﺑﻌﺪﯼ: ﻣﻦ ﺷﺎﺭﮊ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺑﻬﻢ ﺑﺰﻧﮓ